مهندس ایمان فولادی

رییس اداره دامپزشکی شهرستان سرخه

آدرس: بلوار امام رضا (ع) جنب پارک زائر

تلفن: 33613921

  • 1396/09/29 - 12:00
  • تعداد بازدید : 108
  • زمان مطالعه : 15 دقیقه

آثار دعا و زیارت برای ارتباط با حضرت حجت(عج)

خبرگزاری شبستان: پیوند برقرار کردن با امام و میثاق بستن با او ضرورتی انکار ناپذیر است که اثرش به خود ما برمی گردد با این حال امام آن را حقی معرفی می کند تا از آن غافل نبوده و به عهد خود با امام عمل نماییم.

به گزارش خبرنگار مهدویت خبرگزاری شبستان، حجت الاسلام و المسلمین علی ربانی، کارشناس مهدوی در سخنرانی با عنوان «نیم نگاهی به چند دعا و زیارت مهدوی» مطالبی را آورده که در ادامه بخش اول آن را می خوانید:


 


دعا موجب تقویت و استمرار ایمان در دل است. خطر از دست دادن ایمان همواره در رویارویی با سختی ها، سرخوشی ها، نعمت های فراوان و دیگر لحظه های حساس زندگی، برای انسان وجود دارد و با دعا و ذکر خدا، می توان ایمان و اعتقاد سست و شکننده را ثابت و مطمئن ساخت و از ضعف و نابودی در امان داشت.


 


مفهوم شناسی واژه دعا


دعا در لغت


الدعاء مفرد أدعیه از ماده "دعوت" است که اصل آن "دعاو" بوده است که چون واو بعد از الف واقع شده است، تبدیل به همزه شده است.


دعا، اشتیاق به سوی خداوند است. «الدّعاء: الرّغبة إلى الله» صاحب تاج العروس قیودی را به آن اضافه می کند: «فیما عنْده من الخیْر و الابْتهال إلیه بالسّؤال»  یعنی رغبت به سوی خدا در آنچه در نزد اوست از خیر که با حالت ابتهال و تضرع از او درخواست شود. فیّومی در «مصباح المنیر» نیز همین قیود برای دعا به سوی پروردگار را در نظر می گیرد.


ابن منظور  و دیگر لغت شناسان به نقل از زجاج سه وجه  برای دعا به سوی خدا ذکر نموده اند که اول از آن، حمد و ثنای الهی است. مثل اینکه گفته شود: «یا الله لا إله إلّا أنت» دوم طلب عفو و رحمت است مثل گفتن: «اللّهم اغفرْ لنا» و سوم درخواست نصیبی از دنیا، مثل اینکه بگویی: «اللهم ارزقنی مالًا و ولداً».


دلیل آنکه به تهلیل و تحمید و تمجید، دعا اطلاق می شود، مشترک بودن آنها در پاداش و جزا بردن است. این تحلیل ابن منظور است اما تحلیل أزدی این است که چون در اول همه اینها از یا الله و یارب و نظیر آن استفاده می شود به آنها دعا اطلاق می شود.


 


معانی دعا در قرآن


1- خواندن


صاحب قاموس قرآن می گوید: «دعاء به معنى خواندن و حاجت خواستن و استمداد است و گاهى مطلق خواندن از آن منظور است مثل‏ «فلمْ یزدْهمْ‏ دعائی‏ إلّا فراراً» و گاهى مراد همان درخواست و استمداد است مثل‏ «الْحمْد للّه الّذی وهب لی على الْکبر إسْماعیل و إسْحاق إنّ ربّی لسمیع‏ الدّعاء» دعوة نیز به معنى خواندن می باشد».


نمونه دیگر این آیه شریفه است: «هنالک دعا زکریّا ربّه قال ربّ هبْ لی منْ لدنْک ذرّیّةً طیّبةً إنّک سمیع الدّعاء؛ در آن هنگام زکریا پروردگار خویش را خواند و عرض کرد: [خداوندا] از ناحیه خود فرزند پاکیزه ای به من عطا فرما که تو شنونده دعایی«.


2- پرسش کردن


«قالوا ادْع لنا ربّک یبیّنْ لنا ما هی»  بنی اسرائیل به حضرت موسی(ع) گفتند: برای ما از پروردگارت بپرس، این گاو چگونه گاوی باشد، برای ما روشن کند؟


3- فریادرس خواستن و استغاثه


«قلْ أرأیْتکمْ إنْ أتاکمْ عذاب اللّه أوْ أتتْکم السّاعة أغیْر اللّه تدْعون إنْ کنْتمْ صادقین بلْ إیّاه تدْعون» بگو اگر راست می گویید به من خبر دهید، اگر عذاب خدا به شما رو آورد، یا قیامت فرا رسد، آیا غیر خدا کسی را به فریادرسی خود می خوانید؟ [قطعا نه] بلکه تنها خدا را به فریاد رسی می خوانید.


4- تشویق و ترغیب کردن


«واللّه یدْعو إلى دار السّلام»  خدا به خانه امن و سلامت تشویق می کند.


«یا قوْم مالی أدْعوکمْ إلی النّجاة وتدْعوننی إلی النّار» مؤمن آل فرعون گفت: ای قوم! چرا من شما را به نجات تشویق می کنم و شما مرا به آتش تشویق می کنید.


5- کمک خواستن


«فأْتوا بسورةٍ منْ مثْله وادْعوا شهداءکمْ منْ دون اللّه إنْ کنْتمْ صادقین» سوره ای مثل قرآن بیاورید و از نخبگانتان غیر از خدا کمک بخواهید، اگر راست می گوئید.


6- نام گذاری کردن


راغب اصفهانی در مفردات می گوید: «دعاء- در معنى نام نهادن روى فرزند و نامیدن هم بکار مى‏رود مثل: دعوْت‏ ابنی زیدا- اسم فرزندم را زید گزاردم. خداى تعالى گوید: «لا تجْعلوا دعاء الرّسول بیْنکمْ کدعاء بعْضکمْ بعْضاً؛ (همانطور که خودتان در میان خویش، یکدیگر را صدا مى‏زنید، پیامبر (ص)  را آنطور صدا نزنید» که تشویقى بر تعظیم و بزرگداشت پیامبر (ص) است و اینجا روى سخن با کسى است که مى‏ گوید: یا محمّد که ایشان را مثل افراد عادى صدا مى‏زند.»


نکات:


1- فرقی که بین واژه دعا با کلمات مترادف آن وجود دارد در کتابهایی مثل فروق اللغه به آن پرداخته شده است. از میان آنها به تفاوت دعاء با واژه نداء به نقل از قاموس قرآن می پردازیم. در این آیه شریفه هر دو کلمه آمده است: «مثل الّذین کفروا کمثل الّذی ینْعق بما لا یسْمع إلّا دعاءً و نداءً صمٌّ بکْمٌ عمْیٌ فهمْ لا یعْقلون» 


صاحب قاموس می گوید: «از مجمع البیان بدست می آید که دعا مطلق خواندن و نداء خواندن با صداى بلند است على هذا نداء از دعا اخصّ است. راغب می گوید: دعا مثل نداء است مگر آنکه نداء گاهى فقط خواندن است بدون ذکر اسم ولى دعا بیشتر با ذکر اسم می شود مثل: اى زید و در باب نون گفته: نداء بلند کردن صدا و اظهار آن است و گاهى بمجرد صدا اطلاق می شود. بنظر می آید فرقی که از مجمع‏ نقل شد بهتر و قانع کننده‏تر باشد نعیق و نعق صداى چوپان است که براى راندن گوسفندان بلند می کند. معنى آیه شریفه چنین بنظر می آید: مثل کفّار با پیامبران (که سخن آنها را مى‏شنوند و اعتنا نمیکنند) مانند چوپانى است که آنچه را جز خواندن و آواز نمى‏شنود صدا کند کر و لال و کوراند و در نتیجه نمی فهمند.»


2- در قرآن اغلب آیاتى که به عبارت ربّنا مزین شده بیانگر این واقعیت است که اهل ایمان را ارشاد فرماید تا چه چیزهایی را با چه جملاتى از خداوند تبارک و تعالى طلب کنند. نکته قابل توجه این است که دراین آیات، خداى متعال با عنوان «رب‏» یاد شده است که نشان‏دهنده ارتباط تنگاتنگ عنصر دعا با موضوع ربوبیت است و بیانگر این نکته مهم است که با وجود اعتقاد به ربوبیت اوست که مى‏توان رو به سوى او آورد و از او رفع نیازهاى مادى و معنوى را خواست. گذشته از این خداوند با دستور به دعا، به مؤمنان یاد مى‏دهد که نعمت‏هاى مخصوص الهى، بدون تقاضا از او جلب نمى‏گردد، و بی آن غیر از محرومیت، نتیجه‏اى عاید بنده نخواهد شد.


این رابطه مستقیم و تاثیر گذارى متقابل به گونه‏اى است که بدون اعتقاد به پروردگارى حق، دعا محقق نمى‏گردد، و از آن طرف دعا نیز خود عامل بسیار مهم و مؤثر در تقویت و استحکام این عقیده در جان مؤمن است.


روى همین اساس، در آغاز اکثریت قریب به اتفاق دعاهاى قرآنى، خداى بزرگ با عنوان «ربنا» و مانند آن، مخاطب قرار گرفته و محل سؤال و طلب واقع شده است و این آیات هر چند در آن واژه دعا به کار نرفته است اما مصادیق عینی دعا می باشند.


 


مفهوم شناسی واژه زیارت


مفهوم لغوی


نظر مرحوم طریحی در این واژه چنین است: «زیارت به معنای قصد است و به کسی که آن را انجام می دهد زائر و زوّار گفته می شود.»  صاحب مصباح المنیر نیز به همین معنا اذعان دارد.  ابن منظور تعبیر دیگری از زیارت دارد و آن عزیمت است.


معجم مقاییس اللغه، زائر را به معنای کسی که از غیر زیارت شونده عدول کرده است، معنا نموده است: «الزّور: المیل، یقال‏ ازورّ عن کذا، أى مال عنه و من الباب: الزائر، لأنّه إذ زارک‏ فقد عدل عن غیرک»


در ادعیه این گونه آمده است: «اللّهمّ اجْعلْنی منْ‏ زوّارک‏» خدایا مرا از کسانی که تو را قصد می کنند و به سوی تو التجاء دارند قرار بده و واژه ی «المزار»  به معنای موضع و مکان زیارت است.


اینکه در روایات آمده، اگر کسی فلان کار را انجام دهد خدا را زیارت کرده است بدان معنی است که شیخ صدوق می‌گوید: «زیارت خداوند زیارت انبیاء و حجتهای الهی است. کسی که آنها را زیارت کند، خدا را زیارت کرده است همانطوری که اگر کسی از آنها اطاعت کند، در واقع خدا را اطاعت نموده است و کسی که از فرمان آنها سرپیچی کند، امر خدا را نافرمانی کرده است و تبعیت از آنها تبعیت از خدا است و آن طور که مشبهه می-گویند نیست و پروردگار از آنچه آنها گمان می کنند برتر است و برتری بسیاری دارد.»


مفهوم عرفی


معنای عرفی زیارت، قصد کردن زیارت شونده است درحالی که در آن احترام و بزرگ شمردن باشد و با وی رابطه انس برقرار شود. «الزّیارة فی العرف: قصد المزور إکراما له و تعظیما له و استیناسا به»  این تعبیر مرحوم طریحی است. تعبیر  فیّومی در مصباح المنیر همین است با این تفاوت که قید «تعظیما له» را ندارد.


زیارت بیت الله الحرام، زیارت قبر النبی، زیارت امیرالمومنین در نجف، زیارت قبر سید الشهداء، زیارت قبور أئمه ی بقیع، زیارت امام رضا، زیارت عتبات در کشور عراق، اینان تعابیری است که در عرف جایگاه ویژه ای دارد. زیارت هم به شخص نسبت داده می شود هم به مکان و هم به قبر تا آنجا که به قبر مزار هم اطلاق می شود. هرچه عظمت مزور بیشتر باشد، اکرام و تعظیم آن باید بیشتر باشد. زیارت شونده هم می تواند زنده باشد مثل زیارت برادران دینی که بسیار سفارش شده است، مخصوصا زیارت مریض که از آن تعبیر به عیادت می شود وهم می تواند از دار دنیا کوچ کرده باشد که در این صورت به زیارت قبور آنها می رویم که نفع زیادی به حال ما و ایشان دارد.


آثار زیارت


در فضیلت زیارت هر یک از معصومین روایات فراوانی بیان شده است. دقت در این روایات ما را به این نکته رهنمون می سازد که تفاوتی بین زیارت حضوری و زیارت قبور معصومین نیست و همان آثاری که بر زیارت قبور مترتب است بر زیارت امامی که زنده است، بار می شود.


پیامبر گرامی اسلام (ص) خطاب به امیر المومنین(ع) می فرمایند: «‏یا علیّ منْ زارنی فی حیاتی أوْ بعْد مماتی أوْ زارک فی حیاتک أوْ بعْد مماتک أوْ زار ابْنیْک فی حیاتهما أوْ بعْد مماتهما ضمنْت له یوْم الْقیامة أنْ أخلّصه منْ أهْوالها و شدائدها حتّى أصیّره معی فی درجتی‏»  یا علی کسی که مرا در زمان حیاتم یا بعد از وفاتم زیارت کند و کسی که تو را در زمان حیاتت ویا بعد از شهادتت زیارت کند و کسی که دو فرزند تو را در زمان زندگی آنها و یا بعد از شهادتشان زیارت کند، ضمانت می کنم که در روز قیامت او را از گرفتاریها و اتفاقات هولناک آن روز رهایی بخشم تا او را به کنار خودم برسانم.  


امام کاظم(ع) نیز در مورد اینکه تفاوتی بین زیارت معصومین با یکدیگر وجود ندارد خطاب به عبد الرحمن بن مسلم می فرمایند: «یا عبْد الرّحْمن منْ‏ زار أوّلنا فقدْ زار آخرنا و منْ‏ زار آخرنا فقدْ زار أوّلنا»  ای عبد الرحمن، کسی که اول از ما اهل بیت را زیارت کند به تحقیق آخرین ما را زیارت کرده است و کسی که آخرین ما أئمه را زیارت کند مانند آن است که اول امام را زیارت کرده است.


بنابراین فضیلت زیارت امام عصر (عج)با دیگر معصومین(ع) تفاوتی ندارد. علاوه بر اینکه زیارت دیگر معصومین هم که به  ظاهر زیارت قبور آنها است، زیارت حضوری است و امام حاضر و ناظر است.


در اذن دخولى که در همه‏ى مشاهد مشرفه مستحب است، می‌خوانیم: «أعلم أن رسولک و خلفائک علیهم السلام أحیاء عندک یرزقون یرون مقامی و یسمعون کلامی و یردّون سلامی و أنّک حجبت عن سمعی کلامهم و فتحت باب فهمی بلذیذ مناجاتهم» خدایا من مى‏دانم که پیغمبر و اولیاء تو زنده‏اند، سخن من را مى‏شنوند، من را مى‏بینند، به سلامم جواب مى‏دهند؛ اما من نمى‏شنوم. بودند بزرگانى که وقتى سلام مى‏کردند جوابش را مى‏شنیدند. اگر بخواهیم از این زیارت‌ها درست استفاده کنیم، باید این اعتقادهامان را جدى بگیریم. باید باور کنم که واقعاً اینجا کسى هست که مرا مى‏بیند و صداى مرا مى‏شنود. باید اجازه بدهند تا من وارد شوم! بودند و هستند بزرگانى که گفته‌اند: اگر اذن دخول خواندید و دلتان نشکست وارد نشوید و برگردید.


باید باورمان باشد که امام مى‏بیند، مى‏شنود، و جواب ما را مى‏دهد و آنچه در دل داریم مى‏فهمد. براى او فرقى نمى‏کند که بگوییم یا نه؛ این براى ما مهم است که توجه داشته باشیم و ارتباط برقرار کنیم. این ماییم که باید بفهمیم در مقابل چه کسى ایستاده‏ایم. چه موقعیتى داریم و چه شرافتى نصیبمان شده است و چه‌قدر مى‏توانیم از این موقعیتى که گیرمان آمده است بهره‏بردارى کنیم.


آثار زیارت سید الشهداء(ع)


شیخ مفید(ره) در کتاب مزار خود ابوابی را در فضیلت زیارت امام حسین آورده است که هر باب فضیلتی را می شمارد. برخی از عناوین این ابواب عبارتند از:


1- تمحیص الذنوب ( از بین رفتن گناهان)


2- تفریج الکرب ( رفع گرفتاری ها)


3- زیادة العمر ( طولانی شدن عمر)


4- نقصان العمر بترک زیارته ( کوتاه شدن عمر در اثر ترک زیارت)


5- انتقاص الدین بترک زیارته ( نقصان ایمان و کامل نبودن دین در اثر بی توجهی ونرفتن به زیارت)


شرایط کسب فضایل زیارت


از امام کاظم(ع) نقل شده است که: «أدْنى ما یثاب به زائر أبی عبْد اللّه (ع)بشطّ الْفرات إذا عرف حقّه و حرْمته و ولایته أنْ یغْفر له ما تقدّم منْ ذنْبه و ما تأخّر»  کمترین اجری که به زائر سید الشهداء(ع) در کنار نحر فرات داده می شود این است که گناهان گذشته و آینده او بخشیده می شود البته این زمانی است که حق و حرمت و ولایت حضرت را بشناسد.


وصول به فضائل زیارت امام شرایطی را لازم دارد که در این روایت به آن اشاره شده است. معرفت به حق امام، معرفت حرمت امام و رسیدن به شناخت در مسیر ولایت ایشان شرایطی است که به هر مقدار زائر از آنها برخوردار باشد به همان میزان می تواند از برکات وجودی امام بهره ببرد.


زیارت از سه رکن و پایه اصیل مرکب است: اول زائر، دوم مزور (شخص یا چیزی که میل به سوی اوست) و سوم خصیصه ای نفسانی به نام گرایش قلبی که با تکریم و تعظیم و انس گرفتن با مزور همراه است در صورت نبود هر یک از این ارکان زیارت محقق نمی شود و تنها پنداری از زیارت باقی می ماند.


زیارت در راستای ولایت الله است


گروهی کج اندیش سلام دادن به قبر پیامبر (ص) را شرک معرفی کرده و زیارت قبور معصومین(ع) را کفر می دانند در حالی که تفاوتی بین زمان حیات پیامبر (ص) با بعد از وفات ایشان نیست. احترام به امام و سلام دادن به پیامبر و واسطه قرار دادن ایشان بین خود و خداوند متعال فارق از ادله قرآنی، اقتضای طبیعی حرکت در مسیر ولایت الله است چون هر آنکه را خدا برگزیده تا راهبر باشد باید با او همراه شد وبه او توسل جست و دست در دست او گذاشت تا راه گم نشود.


 از پیامبر گرامی اسلام (ص) نقل شده است: «منْ زار قبْری بعْد موْتی کان کمنْ هاجر إلیّ فی حیاتی، فإنْ لمْ تسْتطیعوا فابْعثوا بالسّلام، فإنّه یبْلغنی‏»  کسی که قبرم را بعد از وفاتم زیارت کند همانند کسی است که در زمان حیاتم بسوی من مهاجرت نموده است. اگر کسی نتوانست مرا زیارت کند یک سلام هم که از راه دور به من بدهد آن سلام به من خواهد رسید. پیامبر (ص) به صیغه امر سلام دادن را مطرح می کنند و این یعنی سلام و عرض ارادت به پیامبر واجب است و باید این کار صورت بگیرد.


زید شحام از امام صادق سوال می کند: برای کسی که به زیارت رسول اللّه (ص) برود چگونه پاداشی است؟ حضرت در جواب فرمودند: «کمنْ زار اللّه فوْق عرْشه» ‏ همانند کسی است که خدا را در عرش زیارت نموده است. یعنی زیارت رسول خدا جدای از زیارت خدا نیست و این سبک مغری است اگر کسی آن را جدا دانسته و شرک تلقی کند.


زیارت معصومین(ع) نیز جدای از زیارت پیامبر (ص) نیست و همان اجر و پاداش را دارد. در سوال دیگری زید از امام می پرسد: «ما لمنْ زار واحداً منْکمْ»زیارت یکی از شما معصومین چگونه است؟ امام فرمودند: «کمنْ زار رسول اللّه »  مانند کسی است که رسول خد (ص)ا را زیارت نموده است.


زیارت حق امام بر گردن مأموم است


پیوند برقرار کردن با امام و میثاق بستن با او ضرورتی انکار ناپذیر است که اثرش به خود ما برمی گردد با این حال امام آن را حقی معرفی می کند تا از آن غافل نبوده و به عهد خود با امام عمل نماییم. از امام رضا نقل شده است که: ‏«إنّ لکلّ إمامٍ عهْداً فی عنق أوْلیائه و شیعته و إنّ منْ تمام الْوفاء بالْعهْد زیارة قبورهمْ فمنْ زارهمْ رغْبةً فی زیارتهمْ و تصْدیقاً بما رغبوا فیه کان أئمّتهمْ شفعاءهمْ یوْم الْقیامة »  برای هر امامی در گردن دوستان و شیعیانش عهدی است که کامل کردن وفای به این عهد زیارت قبورشان است و کسی که با شوق و از سر صدق به زیارت آنها بشتابد، روز قیامت از شفاعت ایشان برخوردار خواهد شد.


 

  • گروه خبری :
  • کد خبر : 223548
کلمات کلیدی

نظرات

0 نظر برای این مطلب وجود دارد

نظر دهید