تاملی بر حاکمیت فرزندان در قلمروی خانواده/ریشهها و میوههای فرزندسالاری چیست؟
جابجایی نقش ها و حاکمیت فرزندان،نوجوانان و جوانان در قلمروی خانواده از پدیده های عصر حاضر در جامعه ایرانی به شمار می رود،پدیده ای که از آن تحت عنوان فرزند سالاری یاد می شود.
به گزارش خبرنگار گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان،تحولات اجتماعی و فراز و نشیب هایی که در حوزه تغییرات اجتماعی شاهد هستیم،باعث تغییر جایگاه ها در نظام خانواده شده است.
اگر در چندین سال پیش و یا دهه های گذشته،پدر و مادر یا والدین خانواده،محوریت اصلی خط و مشی و سیر حرکتی خانواده را رقم می زدند،امروز والدین شاهد خط دهی فرزندان به مناسبات درون خانوادگی هستند،پدیده ای که از آن تحت عنوان فرزند سالاری یاد می شود.
به واقع سلسه مراتب در نظام خانواده تغییر پیدا کرده و در این هرم قدرت،این فرزندان هستند که حرف آخر را می زنند.
کیومرث شرافتی،جامعه شناس و آسیب شناس مسائل اجتماعی از این پدیده تحت عنوان صدر نشینی فرزندان یاد می کند.
وی در گفت و گو با خبرنگار گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوانبا اشاره به بروزتحولات بنیادی و تغییرات جدی در مناسبات خانوادگی گفت:در این ساز وکار،نیازهای فرزندان و تامین آن در اولویت اول قرار دارد و به واقع والدین در مرتبه بعدی قرار می گیرند.
جامعه شناس و آسیب شناس مسائل اجتماعی عنوان کرد:به واقع در چنین شرایطی به تدریج حاکمیت و اقتدار فرزندان،آنچنان تقویت می شود که سهم قدرت فرزندان در نظام خانواده بسیار فراتر از اقتدار والدین است.
وی افزود:در چنین عرصه ای،سرنوشت فرزند بر تمامی الزامات و ضروریات خانوادگی تفوق و چربش دارد و بعضا شاهدیم برای موفقیت فرزندان،نه تنها پدر یا مادر خانواده،بلکه تمامیت یک زندگی هزینه می شود.
شرافتی گفت:فرزند سالاری،تنها به قشر جوان یا نوجوان جامعه و نقش آفرینی آنها در نظام خانواده منتهی و خلاصه نمی شود و به واقع امروز شاهد هستیم،حتی فرزندانی با سنین پایین و حداقلی که از آن به عنوان کودک یاد می شود در برخی تصمیم گیری ها و جهت دهی مسیر حرکت خانواده موثر هستند.
جامعه شناس و آسیب شناس مسائل اجتماعی عنوان کرد:نخستین عامل تاثیرگذار در بروز این پدیده با امتیاز دهی و قائل شدن مزایای متعدد برای فرزندان کلید می خورد و به تدریج این رویه بستر و شرایطی را فراهم می کند که فرزندان روز به روز از قدرت و اقتدار بیشتری برخوردار می شوند و عملا این والدین هستند که مطیع فرامین فرزندان می شوند و در برخی خانواده ها این رویه بصورتی کاملا محسوس،ملموس و تحکم آمیز صورت می گیرد و در برخی دیگر در پوشش حجب و حیا بروز پیدا می کند اما خروجی هر دوی آنها در یک عبارت خلاصه می شود:تصمیم گیری نهایی با فرزندان است.
*آسیب های نظام فرزند سالاری
روبابه رحیمیان،روانشناس و مشاور خانواده در گفت و گو با خبرنگار گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان در تشریح آسیب های پدیده مذکور گفت:یکی از تبعات چنین رویه رفتاری و مناسبات درون خانوادگی را می توان در تصمیمات غلط و غیر منطقی جستجو کرد که در سایه حکمرانی فرزندان ایجاد می شود.
وی افزود:به هر حال ناپختگی و تصمیمات احساسی فرزندان در مواقع حساس،مسیر حرکتی خانواده را تحت الشعاع قرار می دهد و در این وادی،بعضا شکست های سنگینی به خانواده ها تحمیل می شود.
روانشناس و مشاور خانواده گفت:یکی دیگر از عوارض مخرب چنین پدیده ای را می توان در عدم استقلال و خود ساختگی فرزندان جستجو کرد،زیرا فرزند سالاری باعث می شود به تمامی مطالبات و انتظارات اولاد در نظام خانواده پاسخ داده شود و گاهی این موضوع به نوعی باعث بروز اختلالات رفتاری و عادت های غلطی می شود که در آینده و در فقدان والدین ،باعث بروز چالش ها و هزینه های سنگینی برای فرزندانی می شود که در روزگارانی تصمیم گیر اصلی خانواده بودند و به نوعی والدین،در پشت سر آنها حرکت می کردند.
*چه باید کرد؟
بدون تردید،علاقه مندی به فرزندان،نشات گرفته از یک حس عاطفی درونی و غریزی است که والدین نسبت به فرزند خویش دارند.
در این فرآیند،کنترل احساسات و اتخاذ تصمیمات معقولانه و به دور از هیجانات عاطفی ،ضرورتی است که باعث خود ساختگی فرزندان و بلوغ فکری شایسته و مطلوب آنها خواهد شد.
شرافتی (جامعه شناس)،در تشریح راهکارهای موثر در مهار و کنترل چنین عارضه ای گفت:برخی برای مقابله با فرزند سالاری،عرصه را آنچنان به نوجوانان و جوانان تنگ می کنند که گویی آنها از هیچ حقی در تصمیم گیری برخوردار نیستند.
وی افزود:این رفتار و رویه نادرست نیز مخرب و زیان بار است و به واقع باید ساز وکاری از سوی والدین لحاظ شود که در عین احترام به نظرات فرزندان،این ذهنیت و اندیشه ملکه ذهن آنها شود که در نهایت در نظام مشورتی خانواده،این بزرگان خانواده هستند که تصمیم نهایی را خواهند گرفت و فهم این موضوع که در صورت منطقی بودن نظرات،مطالبات،انتظارات و پیشنهادات،قطعا از ایده های سازنده آنها استفاده خواهد شد بواسطه نحوه تربیت و تعامل والدین با فرزندان محقق خواهد شد و در صورت حصول چنین امری به جایگاه های تعریف شده فرهنگی و ارزشی نظام خانواده خدشه ای وارد نمی شود.
شرافتی در خاتمه یادآور شد:تقسیم وظایف در نظام خانواده میان فرزندان و نظارت دقیق بر نحوه عملکرد آنها از دیگر مولفه های حائز اهمیتی است که آنها را از حاکمیت مطلق می رهاند و در چنین شرایطی،علاوه بر اینکه از بروز پدیده فرزند سالاری جلوگیری می شود،احترام و شان فرزندان و والدین خانواده نیز توامان با یکدیگر حفظ خواهد شد و در این صورت این کلیت خانواده است که از چنین مناسبات سازنده ای متنفع خواهد شد.
ش
نظر دهید